سینه ستبر تاریخ مالامال از خاطرات حیات و ممات مردان مردی است که روحشان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمین تنگ‏تر از قلب سرشار از عشقشان بوده است. عشق به یگانه هستی‏بخش که اشتیاق لقائش آرام از جسم و جان آن‏ها گرفته و سر سودایی‏شان را همواره بر آستان داشته‏ است.
شهدا در قهقه مستانه‌شان و در شادی وصولشان «عندربهم یرزقون »اند .( امام خمینی (ره))
شهید در سال 1323 در شهرستان درگز در استان خراسان دیده به جهان گشود و در سال 1346 موفق به اخذ درجه لیسانس از دانشگاه افسری شد . وی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در بخش‌های مختلف ارتش خصوصاً در غرب کشور به وظیفه پاسداری از کشور پرداخت و در سازماندهی فعالیتهای نیروهای‌انقلابی در ارتش نیز فعالیت گسترده داشت . شهید صیاد شیرازی پس ازطی دوران تخصصی توپخانه به عنوان استاد در مرکز آموزش توپخانه اصفهان مشغول به تدریس شد . از مهمترین اقدامات وی می‌توان به تهیه طرح‌های عملیاتی در کردستان که منجر به شکستن حصر شهرهای سنندج پادگان مریوان بانه و سقز شد اشاره کرد .
وی پس از خلع بنی‌صدر برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران ، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه اندازی کرد وبه عنوان فرمانده ارتش درآن قرارگاه مشغول فعالیت شد .
وی در تاریخ 9/7/60 با حکم حضرت امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش انتخاب و در سال 1365 با حکم امام راحل به عنوان نماینده ایشان در شورای عالی دفاع تعیین شد . شهید صیاد شیرازی از ابتدای تشکیل ستاد کل نیروهای مسلح به عنوان معاون بازرسی ستاد کل منصوب شد .
آخرین مسؤولیت این شهید رشید جانشینی رییس ستاد کل نیروهای مسلح بود و وی در عید غدیر 1378 از سوی مقام معظم رهبری به درجه سرلشگری نایل شد . و سرانجام در 21/1/78 به درجه رفیع شهادت نائل شد.
عمده همه پاسخهایی ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم . می‌گفت معیار ما در تمامی گزینشها و انتخابها اشاره و اراده ولایت است و تبعیت از ولایت فقیه باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد
  وصیتنامه شهید :
خداوندا این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت ، اسلامت ، نظامت و ولایتت قرار دادی ،‌خدایا تو میدانی که همواره آماده بوده‌ام آنچه را که تو خود بمن دادی در راه عشقی که براهت دارم نثار کنم . اگر جز این نبودم آنهم خواست تو بود .
پروردگارا رفتن در دست توست ، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار بدهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم .
 از پدر و مادرم که حق  بزرگی بر گردنم دارند می‌خواهم مرا ببخشند من نیز همواره برایشان دعا کرده‌ام که عاقبتشان بخیر باشد . از همسر گرامی و فداکار و فرزندانم می‌خواهم که مرا ببخشند که کمتر توانسته‌ام به آنها برسم و بیشتر می‌خواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده ، آنچه از دنیا برایم باقی می‌ماند حق است که در اختیار همسرم قرار گیرد .
از همه آنهایى که از من بدى دیده‌اند مى‌خواهم که مرا به بزرگى خودشان ببخشند،و بالاخره از مردان مخلص خودم به ویژه حاج آقا امیر رنجبر نیکدل ،استدعا دارم در غیاب من به امور حساب و کتاب من برسند و با برادران دیگر ،چون جناب سرهنگ حاج آقا آذریون و تیمسار حاج آقا آراسته در این باب تشریک مساعى نمایند.
خداوندا! ولى امرت حضرت آیت الله خامنه‌اى را تا ظهور حضرت مهدى (عج) زنده ،پاینده و موفق بدار، آمین یا رب العالمین ،من الله التوفیق .
على صیاد شیرازى -19 دى ماه 1371 - 15 رجب 1413
 
وصیت نامه شهید صیاد شیرازی
ارادت شهید به ولایت :
فرزند شهید در این باره می گوید : من غالباً درد دلها و سئوالاتم را با ایشان مطرح می‌کردم و از ایشان راهنمایی می‌خواستم عمده همه پاسخهایی ایشان هم این بود که باید مواظب باشیم خط ولایت را گم نکنیم . می‌گفت معیار ما در تمامی گزینشها و انتخابها اشاره و اراده ولایت است و تبعیت از ولایت فقیه باید در همه جا و در همه حال در وجود ما جاری و ساری باشد . محور دیگر از تأکیدات ایشان ایستادگی بر سر هدف و دفاع از کلمه حق در هر شرایطی بود و می‌گفت این دو هدف در سایه قرار گرفتن در خط اصیل ولایت حاصل می‌شود . می‌گفت : حرف رهبر را باید گوش کرد و به آن عمل نمود حالا دیگران و دشمنان هرچه می‌خواهند بگویند و هر دشمنی که دارند بروز دهند ، برای دستوراتی غیر از امر رهبر جایگاهی قایل نبود .
شهید در همه اوقات بخصوص نماز ارادت عمیق خود را به ولایت بروز می‌دادند که : « اللهم اید‌آیه الله العظمی خامنه‌ای اللهم واحفظه و ثبته » این دعا را همیشه زیرلب زمزمه می‌کرد و جزو ذکرهای دائمی وی بود . و این بوسه‌ای که رهبر عزیزمان بر پیکر شهید زدند نیز تجلی همین عشق متقابل بود و به عقیده خودم این بوسه ایشان تجلیل از دو دهه تلاش و جهاد شهیدان و ایثارگران بود .
خاطراتی از دوران دفاع مقدس :
دریابان شمخانی می‌گویند :مهمترین موضوعی که به عنوان یکی از ویژگیهای شخصیتی شهید بزرگوار سپهبد صیاد شیرازی در ذهن من ثبت شده است ، به توانایی و عزم خستگی ناپذیر ایشان در کسوت فرماندهی برمی‌گردد. او فرماندهی آگاه و با اراده در ایجاد و طراحی عملیات در سطح نیروی زمینی ارتش نیز از نقاط برجسته شخصیت اوست انجام این اقدامات به صورت همزمان بدون وجود فرمانده‌ای با انگیزه و ارزشمند مثل صیاد شیرازی هرگز ممکن نمی‌شد .
یکی دیگر از همرزمان ایشان می‌گویند : شهید چندین بار به افتخار جانبازی نائل آمد .یک مرتبه در کردستان در نتیجه حادثه‌ای استخوان‌های لگن وی خرد شد و در بیمارستان که بستری بود ، دکتر معالج ایشان گفت : دیگر نمی‌تواند به نظامی ‌گری ادامه دهد . اما شهید شیرازی با همان روحیه‌ای که داشت با ویلچر به منطقه آمد و در آمبولانس هدایت عملیات را بر عهده گرفت .
شهید شیرازی شب اول هر ماه در منزلش مراسم وعظ و عزاداری برپا می‌کرد همسایگان دیده بودند که روزهای اول هر ماه شخصی بیرون خانه و در حالی که چفیه‌ای به سر و صورت بسته جلو در ورودی را جاروب می‌کند و آب می‌پاشد ، که متوجه می‌شوند او خود سپهبد صیاد شیرازی است
 خدمتگزاری شهید در مجالس عزاداری حضرت امام حسین (ع) :
حجت الاسلام علی دوانی خاطره‌ای دارند :
شهید شیرازی شب اول هر ماه در منزلش مراسم وعظ و عزاداری برپا می‌کرد همسایگان دیده بودند که روزهای اول هر ماه شخصی بیرون خانه و در حالی که چفیه‌ای به سر و صورت بسته جلو در ورودی را جاروب می‌کند و آب می‌پاشد ، که متوجه می‌شوند او خود سپهبد صیاد شیرازی است .
 لحظه شهادت از زبان فرزند شهید :
مهدی صیاد شیرازی فرزند سپهبد شهید صیاد شیرازی که شاهد به شهادت رسیدن پدرش بود .گفت : پدرم مطابق معمول صبح روز شنبه حدود ساعت 45/6 دقیقه صبح بود که منزل را به قصد محل کارش ترک کرد و قصد داشت سوار خودروی خود شود که مردی با لباس رفتگرها به او نزدیک شد و چنین وانمود کرد که می‌خواهد نامه‌ای را به پدرم تسلیم کند .
وی گفت : درگذشته نیز مردم به دیدار تیمسار شهید می‌آمدند و بعضاً وقتی که وی قصد ترک و یا ورود به منزل را داشت با او دیدار می‌کردند و نامه و یا درخواستی را به وی تسلیم می‌کردند .
مهدی صیاد شیرازی افزود پدرم زمانیکه تروریست مسلح به وی نزدیک شد و با در دست داشتن نامه چنین وانمود کرد که می‌خواهد آن را تسلیم شهید کند ، حتی در سلام کردن پیشقدم شد که فرد تروریست اسلحه خود را بیرون کشید و پدرم را به شهادت رساند . وی گفت : فرد تروریست چهار تیر بسوی تیمسار شهید شلیک کرد که به سر و سینه و قلب او اصابت و باعث شهادت ایشان شد .